✍️ علی اصغر اسدی : استان ایلام یعنی استانی با دوازده شهرستان ،مرکب از مردمانی که کم و بیش مثل هم در شکل گیری افتخارات استان سهیم بوده واز سویی نیز هم سختی های هشت سال جنگ را به جان خریده اند و هم اینکه تلخی ها و ناکامی های ناشی از عدم فراهم شدن زمینه توسعه را با پوست و جان خود لمس می کنند.
با وجود اینکه این استان از حیث برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز و دیگر مولفه های توسعه ای ذاتا استان غنی محسوب می شود ،اما ظاهر امر بیانگر واقعیت تلخ توسعه نیافتگی آن است.واقعیتی که آثار آن به شکل تشدید آسیب های اجتماعی در جای جای آن ،بیکاری جوانان تحصیلکرده مستعد و خلاق آن و رواج پدیده مهاجرت به حاشیه شهرها ظهور و بروز کرده است .
واکاوی چرایی عدم توسعه استان و بالفعل شدن مزیت های متعدد آن بمنظور زدودن غبار محرومیت از رخسار این استان نشان می دهد که در کنار مغفول ماندن این ظرفیت ها . عدم اهتمام دولت های گوناگون و سایر تصمیم سازان در مرکز و جبران خسران هایی که این استان در هشت سال دفاع به جان خرید، چنبره نگاه مسموم و مخرب قبیله سالارانه بر ارکان مدیریت این استان است.
این روزها اگر ایلام از حرمان محرومیت در رنج و عذاب است ،اگر ایلام با تمام مزیت هایش همچنان اسیر محرومیت است ،اگر ایلام توان خارج شدن از زیر خروارها فشار محرومیت را دارا نیست ،علت آن را باید در نگاه مدیرانی جستجو کرد که به جای نگاه کلان توسعه گرا ،هرکدام استان را با تمام مزیت ها و ارکان مدیریتش برای خود می خواهند
مع الاسف برخلاف انتظاری که از نسل مدیران تحصیلکرده برای رهایی از نگاه مسموم قبیله گرایانه داریم ،اما موازی با رشد تکنولوژی و علم ،نگاه قبیله گرایانه نیز همچون انگلی در تاروپود نگاهها و رفتارهای مدیریتی رخنه کرده است.
هر فردی که عنان مدیریت را در دست می گیرد یا عنوان وکالت مردم استان را عهده دار می شود، به جای اینکه نگاه خود را معطوف به تمام استان و توسعه هر منطقه بر اساس منابع و ظرفیت هایش نماید ،روزنه دید خود را آنچنان کوچک می کند که صرفا اطرافیان و زادگاه خود را ببیند!
آنچنان اسیر تعصبات منسوخ قبیله گرایانه می شود که به جز توسعه منطقه خود و بهره مندی اطرافیان و نزدیکانش از ظرفیت ها به چیز دیگری نمی اندیشد ،نتیجه آن می شود که در این استان غنی و سرشار از ظرفیت ،همچنان علم محرومیت در این استان برافراشته بماند و در مقوله توسعه ،اثری از توازن یافت نشود.
با مداقه در وضعیت توسعه در جای جای استان میتوان رد نگاههای قبیله ای در مدیریت را به وضوح مشاهده کرد ،
در شهرستانی حتی یک مرغداری پیدا نمی شود اما در جایی بیش از تعداد روستاهایش ، صنایع کوچک و بزرگ را شاهدیم.
شکلگیری این توسعه نامتوازن منطقه ای چیزی جز آثار مدیریت قبیله سالارانه نیست ،چرا که در مختصات فکری مدیران قبیله سالار به جز زادگاه خود ،جغرافیای دیگری نقش نبسته است.
این روزها بار دیگر موضوع جانمایی پارک پلی پروپیلن منشأ شکل گیری حرف و حدیث هایی در خصوص ایجاد این مجموعه صنعتی، هم در فضای رسانه و مجازی و حتی در بین مدیران و نمایندگان مجلس شده است.
برخی که تمامیت خواهی جز لاینفک خلق و خوی آنان است ،همه استان و ظرفیت هایش را یکجا برای خود و قوم و قبیله خود می خواهند و با پیش کشیدن بهانه ای واهی، آن را حق مسلم خود می دانند، در نگاه آنان یازده شهرستان دیگر استان در جغرافیای ایلام جایی ندارد .
شفاف تر بگویم به هر تقدیر بر پایه یک اقدام غیر کارشناسانه دو صنعت مهم مادر یعنی پتروشیمی و پالایشگاه گاز در شهرستان چوار واقع شده است و با وجود ادعاهای مطروحه از سوی برخی کنشگران رسانه ای و اجتماعی منتسب به این شهرستان که از یک سوی مدعی آثار مخرب این صنعت بر زیست انسانی و حیوانی می شوند ،از سویی با دلیل تراشی ،ایجاد پارک پلی پروپیلن را حق مسلم خود قلمداد می کنند.
اگر پتروشیمی و پالایشگاه گاز زندگی این عزیزان را به مخاطره انداخته است پس این همه هجمه و تلاش برای استقرار پارک در پایین دست پتروشیمی چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟!
به عقیده نگارنده حال که پتروشیمی و گاز در این جغرافیا احداث شده است ،بدلیل تاثیرات غیر قابل انکاری که بر زیست انسانی و حیوانی بر جای می گذارد ،برای استفاده از مواهب ناشی از آن نیز آنان در اولویت هستند و بررسی ها نشان میدهد که از حیث اشتغال بهش قابل توجهی از این اولویت بندی محقق شده است.
اما باید توجه داشته باشیم که توسعه حق همه شهرستان های استان است و جانمایی صنایع جدید نظیر پارک پلی پروپیلن باید بر اساس طرح های کارشناسانه ،توزان توسعه ای و رعایت اصول پدافند غیرعامل صورت پذیرد نه بر اساس میزان نفوذ مدیریتی مدیران در تصمیم گیری ها !
قرار نیست که چون جغرافیایی از استان فاقد مدیر یا نماینده در ارکان تصمیم گیری است ،مردمانش باید از تمامی حقوق محروم و حق آنان به شهرستان های دارای نماینده یا مدیر در ارکان قدرت واگذار شود.
پر واضح است بدلیل کنار زدن نگاههای کارشناسانه در جانمایی طرح های بزرگ همچون پتروشیمی ،امروز شاهد تحمیل هزینه هایی بر این صنعت هستیم. بعنوان نمونه با وجود احداث سد گلال بهمنظور تامین آب شرب و صنعت پتروشیمی با صرف هزینه های فراوانی احداث شد ،بدلیل فصلی بودن رودخانه تامین کننده آب مخزن این سد ،اکنون در اولین ماه فصل تابستان، ته کشیدن آب مخزن این سد را شاهدیم و آب این صنعت بوسیله تانکرهای سیار تامین میشود .
ضرورت رعایت توازن توسعه ای و اصل پدافند غیر عامل در جانمایی صنایع وقتی که اولین ضرورت و پیش نیاز یک صنعت یعنی آب امروز به عنوان یک معضل مهم برای پتروشیمی خودنمایی می کند ،
آیا با احداث پارک پلی پروپیلن در پایین دست این صنعت ،نبود آب چالش مهم آنان نخواهد شد ؟!
نکته قابل تامل اینکه برخی غیر کارشناسانه به موضوع پارک پلی پروپیلن ورود کرده و در بحث جانمایی آن دچار خطای مفرطی شده اند ،این تصور غلط بر افکار آنان سایه افکنده است که حتما باید پارک در پایین دست پتروشیمی احداث شود که واقعا این نوع نگاه غیر کارشناسانه و سرشار از خطاست صرفنطر از هزینه خرید و تامین زمین ،تخریب منابع طبیعی و هزینه آفرین بودن آن بر منابع ملی شیوه استفاده از مواد اولیه پتروشیمی نیز در این خطای تصوری نهفته است.
نیک میدانیم که محصول تولیدی پتروشیمی به صورت جامد است و دیگر صنایع پایین دستی در جای جای کشور از این محصول برای تولید محصول دوم بهره گیری می کنند و انتقال این نیز هم اینکه به صنایع پایین دستی به صورت فیزیکی و از طریق حمل و نقل صورت می پذیرد .
روزانه شاهد فروش و حمل صدهها تن از این محصول به دیگر صنایع تولیدی در جای جای کشور و همچنین خارج از کشور هستیم ،پس صنایع پایین دستی پتروشیمی برای استفاده از این محصول از نظر جغرافیایی منعی ایجاد نمی کند.
نکته مهم دیگر اینکه مغفول مانده و تصمیم سازان به آن اهتمام ندارند ؛موضوع توازن منطقه ای در مقوله توسعه و رعایت اصول پدافند غیر عامل در ایجاد صنایع جدید است .چنانچه برای احداث صنایع پایین دستی که این روزها تحت عنوان پارک پلی پروپیلن از آن یاد می شود، موضوع توسعه متوازن همه مناطق استان مد نظر باشد ،می توان به صورت مساوی بر اساس تعداد صنایع پیش بینی شده آن در شهرستان های محروم و توسعه نیافته نیز ایجاد کرد .به این معنا که با ایجاد صنایع تولیدی متاثر از محصولات پایین دستی پتروشیمی در دیگر شهرستان های همجوار ، به گونه ای عمل کرد که در هر شهرستان چند صنعت ایجاد کرد تا در کنار اشتغالزایی ،اقتصاد این مناطق را نیز در مسیر رشد قرار داد .نفع دیگری که از توزیع متوازن صنایع در جای جای استان حاصل می شود ،در بحث پدافند غیر عامل نهفته است ،
به هرحال ما استان مرز نشینی هستیم و تاریخ نشان داده است که امکان هر تنش بین المللی در دراز مدت یا میان مدت را باید متصور باشیم ،با توزیع صنایع در شهرستان های متعدد می توان به نوعی با رعایت اصل پدافند غیر عامل ،صنایع را از معرض تهدیدات دور کرد
نکته اساسی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است موضوع سرمایه گذاری در صنایع پایین دستی پتروشیمی است . برخی اینگونه تصور می کنند که با کلنگ زنی صرف این پارک ،احداث آن حتمی و در دسترس است .در صورتیکه با بررسی میزان جذب سرمایه گذار در صنایع استان میتوان به این حقیقت صریح دست یافت که مسئولین ما در دهه های اخیر در خصوص جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی در شهرک های صنعتی و منطقه ویژه درست عمل نکرده اند .
مسیولین حوزه اقتصاد باید به این درک برسند که صرف کلنگ زنی یک مجموعه هرگز به معنای ایجاد آن تفسیر شدنی نیست ،وقتی آنان در دهه های اخیر حتی در جذب یک سرمایه گذار عاجر مانده اند ،چگونه می خواهد سرمایه چند هزار میلیارد تومانی احداث پارک را تامین کنند ؟!
چرا وقتی می دانند تاکنون در جذب سرمایه گذار برای مشارکت در صنایع نفت و گاز استان و حتی در صنایع کوچک توریسم همچون احداث یک هتل سه ستاره موفق عمل نکرده اند ،چگونه می خواهند بیش از یکصد صنعت را در یک نقطه جغرافیایی احداث کنند ؟!
اینگونه تصویرسازی از صنعت و آمار سازی در اشتغال با این شیوه ای که مدیران در پیش گرفته اند و با جدل هایی که بر سر جانمایی آن شکل گرفته و آمار های اغوا کننده در خصوص اشتغال ارایه می شود صرفا یک ادعای غیر کارشناسانه است که در آینده نه چندان دوری به یک چالش برای مدیریت استان مبدل خواهد شد که با یاس و نوامیدی برای مردمانی که ناشیانه به این سخنان مدیران دل بسته اند مبدل خواهدشد
پس هم مدیران تصمیم گیر و هم کنش گران رسانه ای و اجتماعی باید دقت کنند که برای احداث این نوع صنایع ،تصمیم آلوده به نگاه قبیله سالارانه راه به جایی نخواهد برد.
استان ایلام متعلق به دروازه شهرستان آن است و طرح ها صرفا باید از نگاه کارشناسانه تبعیت کنند نه امیل قومی و قبیله ای ؟
یقینا مدامی که این نوع نگاه آلوده و منسوخ بر مدیران و کنشگران رسانه ای و اجتماعی و خصوصا بر قشر تحصیلکرده استان سیطره داشته باشد ،به جای توسعه صرفا هر روز باید حلوای ختم توسعه را بار گذاشت و لاغیر!