✍خداداد ابراهیمی
نگاه نخست) صبح علیالطلوع شبکههای اجتماعی موبایلی بازهم خبرهایی تلخ و ملال آور مخابره میکنند؛
یکنفر دیگر…
دونفر دیگر…
چند نفر دیگر به آمارها بیفزایید! آیا این آخرین قربانی بحران خودکشی در استان ایلام خواهد بود؟ از اطلاع رسانی خبرگزاریهای رسمی اما خبری نیست که نیست و چه بد موقع سکوت کردهاند!
نگاه دوم) فارغ از بحران آب و گرمای سوزان و گرانی و تورم و مصائب فلاکت بار، ناگهان پتروشیمی دهلران تعطیل می شود و چه بد موقع تعطیل می شود! کارگران پتروشیمی چوار با پلاکاردهایی در دست نسبت به اخراج از کار و عدم احقاق مطالبات خود تجمع می کنند و چه بد موقع اخراج می شوند
تلختر از آن، انتشار اخبار ناگوار خودکشیهاست که خانوادهها را سخت نگران کرده است. بر اساس اخبار و گزارشهای میدانی، در ماههای اخیر ۸ مورد وقوع خودکشی و ۶ مورد خودکشی نافرجام در استان ایلام اتفاق افتاده است. در این راستا انفعال برخی نخبگان و دانشگاهیان جای سوال دارد و چه بد موقع بیتفاوت شدهاند!
اما سوال اساسی اینجاست که چرا باوجود شرکتهای پردرآمد پتروشیمی، پالایشگاه گاز، کارخانه سیمان و نیز پروژههای عظیم نفت و گاز و راهسازی و غیره هنوز مشکل دیرینه اشتغال جوانان تحصیلکرده و بیکار ایلامی لاینحل باقی مانده است؟ چه عواملی موحب شده که سرمایهگذاران و کارآفرینان، ازحضور در ایلام صرف نظر کنند؟
نگاه سوم) در واکاوی این مهم به این نتیجه می رسیم که از دیدگاه صاحبنظران، ناامیدی یکی از عوامل و محرکهای خودکشی است و امید به زندگی و نشاط آفرینی اجتماعی را می توان با اشتغال تحقق بخشید. چرا که میزان امید به زندگی در یک نفر به سبک زندگی، وضعیت اقتصادی و امکانات رفاهی وی بستگی دارد.
در این راستا تجربه نشان داده است که افراد دارای شغل به زندگی امیدوارترند و درحل مسئله قدرت بالایی دارند، زندگی آنها بسیار شاد و آرام است، اعتماد به نفس دارند و از زندگی خود راضی هستند.
نگاه چهارم) اینک وقت آن فرا رسیده است که دولت و مجلس و خاصه وزارت نفت توضیح دهند که چرا نعمات و برکات ثروت نفت و گاز این دیار در سفره ایلامیان مشهود نیست؟
متولیان اشتغال به مردم پاسخ دهند که؛ وامهای کلان اشتغالزایی در اختیار کدام کارآفرینان قرار گرفته است؟ استخدامهای چراغ خاموش نورچشمیها به سفارش کدام مرجع دولتی و یا پارلمانی بوده است؟ گناه جوانان تحصیلکرده بیکار در این میان چیست
مسئولان پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به افکار عمومی پاسخ دهند که داستان تلخ و تکان دهندهی خودکشی ایلامیها چرا پایانی ندارد؟ بودجههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی و دگرکشی کجا صرف شده است؟ چرا پس از چند دهه پژوهشهای پرهزینه، سمینارها، همایشها و کارگاههای آموزشی و روانشناسی و غیره، هنوز بارقهی امیدی حاصل نشده است؟
بالاخره پایان این مصائب کهنه، بن بستهای دیرینه و تنگناهایی که روح و روان ایلامیان را مچاله کرده است کو؟! کجاست؟! براستی که تَه بُن بست چرا ناپیداست؟!
payjor.ir/?p=15765