برای التیام دردهای ماربره مرهم باشیم




کدخبر   10464

پروین صمیم نیا_ با شنیدن نام ماربره اولین چیزی که به ذهنمان خطورمی کند یک جاده ی جایگزین صعب العبوراست که ایلام را به صالح آباد وصل می کند ودرمواقع ناچاری و اضطرارازآن استفاده می شودو درکنارروستایی به همین نام قرار گرفته است.

اما ماربره فراتر از جاده یا روستا، یک تاریخ و سرگذشت غمبار دارد که نامش را ماندگار کرده است.

یک واقعه دردناک که برای خیلی ها ناشناخته مانده و کمتر کسی خارج از جغرافیای ایلام می داند که برمردمان شریف این دیار چه گذشته است شاید هم اصلا اسم ماربره به گوششان نخورده باشد.

در همین استان ایلام کم نیستند کسانی که نمی دانند ماربره یک روستا در دامنه کوهستان زیبای شنه چیر است که ۱۹ اسفند ۶۳ دشمن بعثی داغی سنگین بر دل مردمانش گذاشته است.

بی گمان شایدهم مردم مقصر نباشند، درواقع این متولیان و مسوولان مربوطه هستند که سهل انگاری کرده و باعث مغفول ماندن نام این جبهه و جانبازی های سنگرنشینانش شده اند.

ماربره جبهه ایست که یک دنیا حرف برای گفتن دارد، زمین فوتبالیست دیگر نه در چوار بلکه در دامنه شنه چیر زیبا.

۱۹اسفند یادآورحادثه تلخ بمباران خونین روستای ماربره است روستایی زیبا دردامنه کوهستان.

امروزه که دیگر جنگ تمام شده و در هرفرصت تعطیلی، خیل زیادی از مردم استان زمانی که طبیعت چتر زیبا و سبز خود را برتن سیاه زمین می گستراند برای تفریح و تغییر حال و هوا و… به دامان این کوههای زیبا پناه می برند اگر ازهمین گردشگران محلی بپرسیم ماربره کجاست و زمان جنگ چه برمردمانش گذشته شاید اکثریت بی اطلاع باشند.

مقصر این گمنامی کیست؟ قطعا متولیان امر و مسوولان مربوطه و رسانه ها اولین کسانی هستند که در این زمینه کوتاهی کرده و رسالت خود را به درستی به انجام نرسانده اند.

عمق جنایات ماربره فقط به کشته شدن ۵۸نفراز اهالی این روستا ختم نمی شود، زخم های جامانده از ترکش ها برقلب و روح مردمان آن دیار خیلی عمیق تراز عمق چاله های برجای مانده ازموشکها درطبیعت این دیار است.

حتی مسوولان ذیربط برای التیام زخمهایشان تلاشی نکرده اند حدأقل یادمانی بسازند تا مردم و به ویژه بازماندگان آن حادثه تلخ کمی به آن دلخوش باشند.

همین کوهستان شنه چیر که فصل تولد طبیعت برای آرامش روح و روانمان دست به دامانش می شویم و با فراغ بال و بدون هیچ ترس و نگرانی وبا امنیت خاطر درآن گشت وگذار می کنیم زمانی جبهه مقدسی بوده است.

اینجا سنگرداران بی سنگری زیسته اند که الان گمنام مانده اند، این خاک که ما برآن می خرامیم آغشته به خون پاک سبکبالانی بوده که رفته اند تا ما بمانیم و اینگونه راحت و به دور از هرگونه نگرانی زندگی کنیم.

اینجا زمان جنگ، سنگرمردمانی بوده که مثل آب،زلال بوده اند، اینجا مادری دلشکسته برعزای ۶فرزندش اشک ریخته، پدری داغدار بادستهای خود۶ جگرگوشه اش را خاک کرده، دستها و پاها وسرهای زیادی فدا شده و قلبهای زیادی ترک برداشته تا امروز ما چنین آسوده خاطرباشیم.

سخن راندن در مورد ماربره آُسان است اما درک عمق این فاجعه و اینکه چه برمردمانش گذشته کارساده ای نیست،شنه چیر زیبا وبکر نیزسرسبزیش را مدیون خون شهدای ماربره است.

حداقل کاری که می توانیم درجهت ادای دین به فرزندان این خطه مظلوم داشته باشیم اینست که نگذاریم این واقعه و اتفاقاتی از این دست به دست فراموشی سپرده شوند.

ماربره حالا ساخته شده، خانه هایش زیباتر شده اند، مردمانش از امکاناتی بهتر اززمان جنگ برخوردارند اما قلب و روح مردمان این نقطه از جغرافیای ایلام هیچوقت ترمیم نشده است‌.بیاییم قدردان باشیم وبرای التیام دردهای ماربره مرهم باشیم.

Spread the love

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

به بهانه سالروز بمباران روستای ماربره در ۱۹ اسفند ۱۳۶۳؛  ما تمام کودکی هامان شهیدند!

پ اسفند 19 , 1400
دکتر حمید حیدرپناه-  استان ایلام سرشار از کوههای سر به فلک کشیده است که هرکدام شاهدی زنده‌اند بر آنچه بر مردمان این دیار گذشته است. یکی از آنها کوه «شنه‌چیر» است که در مسیر  ایلام به صالح‌آباد قرار گرفته و در دامنه‌ی آن روستای زیبای «ماربره» قرار دارد با مردمانی […]

شاید برای شما جالب باشد

نویسنده

نوید رستم نژاد

لورم ايپسوم متن ساختگی با توليد سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافيک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.

دسترسی های سریع